تاریخچه دوبله تلویزیون ایران




ما نمی‌توانیم در این باره اظهار نظر کنیم، اما از دو مطلب می‌توانیم مطمئن باشیم: اول این‌که تا زمان نمایش اولین فیلم ناطق (1927 م‌) سینما نوعی وسیله سرگرمی و شاید صنعتی فرض می‌شد و دوم این‌که مخترعان سینما می‌دانستند که اختراع آنها ناقص است، هر چند اولین فیلمبرداری‌های برادران لومیر به آغاز عصر سینمای «صامت» منجر شد، اما نکته همین جاست: سینمای صامت سینمایی بود که از صدا ـ در شکل کنونی آن ـ بی‌بهره بود و تلاش‌های مخترعانی مثل ادیسون برای ساخت دستگاه ضبط صوت، نشان می‌دهد که آنها در پی رفع این نقیصه بودند. دستگاهی نیاز بود که بتوان صدای فیلم را روی آن ضبط کرد؛ البته همان موقع هم آدم‌های عاقلی بودند که می‌فهمیدند بین صدای سر صحنه و صدایی که در استودیو روی فیلم آمده، از لحاظ کیفیت تفاوت‌های روشنی هست. چنین بود که چاپلین تنها سکانس ناطق در فیلم «عصر جدید» را در استودیو صداگذاری کرد.

مسأله این بود ‌که یافتن راه حل مناسب برای صداگذاری قدری طول کشید. بعد از نمایش اولین فیلم ناطق، دوران جالبی آغاز شد. «بونوئل» تعریف می‌کند که چطور در هالیوود از هر فیلم، نسخه‌های متعددی به زبان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی تولید می‌شد. برای این کار، فیلمنامه در اختیار بازیگرانی قرار می‌گرفت که انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی زبان بودند و هر گروه، فیلم را به زبان خود تولید می‌کرد (بونوئل / با آخرین نفس‌هایم) زیاد طول نکشید که تکنیک صداگذاری (دوبله) ابداع شد. از این طریق براحتی می‌شد گفتار مورد نظر را با کیفیت بهتر از صدای سر صحنه روی فیلم قرار داد.

صدا عقب ماند

در حاشیه باید اشاره کنم که ماجرای صدای فیلم به همین راحتی پیش نرفت. تا سال‌ها مشکل همزمانی صدا و فیلم، معضلی حل نشدنی به نظر می‌رسید. بعد از نمایش فیلم «دختر لر» در ایران، سینماگران مدت‌ها با این معضل دست و پنجه نرم می‌کردند.

پرویز خطیبی در این باره دو خاطره بامزه دارد؛ یکی از آنها مربوط به فیلم «توفان زندگی» (علی دریابیگی / 1327 ش) است که مرحوم بنان، خالقی و حسین تهرانی نیز در آن شرکت داشتند. ظاهرا بعد از نمایش فیلم، استاد حسین خالقی سالن سینما را ترک نمی‌کرده و در برابر اصرار کنترلچی‌ها گفته که می‌خواهد صدای فیلم را هم بشنود و بعد برود! این گفته طنزآمیز ناظر به همان معضلی است که درباره‌اش می‌گفتم؛ دشواری پخش همزمان صدای فیلم. خاطره دوم مربوط به دوبله فیلمی از «لورل و هاردی» است.

طبق روایت پرویز خطیبی، او و ابوالقاسم رضایی (فیلمساز مشهدی / 1375 ـ 1295 ش) فیلمی از لورل و هاردی را دوبله می‌کنند اما پخش آن با دردسر جدی روبه‌رو می‌شود چون نمی‌توانند صدا و تصویر را هماهنگ کنند. در نتیجه، خود رضایی کنار اپراتور می‌ایستد و هر بار که بازیگران حرف می‌زنند، دستگاه پخش صدا را روشن می‌کند و این کار شاق را تا آخر فیلم ادامه می‌دهد! (پرویز خطیبی / خاطراتی از هنرمندان) مرحوم فهیمه راستکار (1391 ـ 1311) از پیشکسوتان دوبله روایت مشابهی دارد: «در آن زمان، یک پرده فیلم باید در یک نوبت دوبله می‌شد. هیچ تکنیکی برای تکه‌تکه کردن فیلم وجود نداشت و ما باید بموقع جملات را ادا می‌کردیم که با موسیقی فیلم تداخل پیدا نکند.» (ایسنا / 9 آذر 91)

مدیریت دوبلاژ

حاشیه به متن رفت! بنا بود از تاریخچه دوبله در تلویزیون ایران بنویسم اما ایجاد، پرداخت و پرورش و ابداع دوبله در سینمای ایران صورت گرفته و نمی‌توان از این بخش براحتی گذشت، زیرا صنعت دوبله در کشور ما قدمتی شصت و چند ساله دارد. جالب اینجاست که در دهه 30 به دلیل محدودیت‌های فنی، دوبله فارسی تعدادی از فیلم‌های خارجی در کشورهایی مثل ایتالیا، ترکیه و آلمان صورت می‌گرفت اما بزودی با همت سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان به سینما ـ از جمله مرحوم کوشان ـ امکان دوبله در ایران فراهم شد. از همان ابتدا صداگذاری فیلم، جنبه‌ای جدی و هنری داشت. بهترین دوبلورهای آن زمان، فارغ‌التحصیلان تئاتر بودند.

تئاتر، به دوبلور چند مهارت می‌بخشید. اول فن بیان. دوبلور باید می‌توانست شمرده، واضح، سلیس و روشن سخن بگوید. این کاری بود که هنرجویان تئاتر با آن آشنا می‌شدند. دوم لحن بیان که عبارت بود از فراز و فرود بموقع در سخن و نمایش احساسات مختلف. «پرویز بهرام» دوبلور باسابقه سینما و تلویزیون در پاسخ به این پرسش که آیا برای دوبله از او تست صدا گرفته‌اند یا خیر، چنین می‌گوید:

«نه، نه! من هیچ تستی ندادم. چون در کار تئاتر بودیم، صداها مشخص بود. یادم نمی‌رود در اولین فیلمی که در استودیوی ایران فیلم، به جای شخصیت صحبت کردم، هیچ امتحانی از من گرفته نشد. در واقع دوبلورهای اولیه به دلیل پیشینه تئاتر و به‌کارگیری فن بیان، صداهای شناخته شده‌ای داشتند.» (جام‌جم آنلاین / 14 اسفند 85)

چنین بود که حرفه‌ای به نام مدیر دوبلاژ پدید آمد. در کشور ما این شغل جایگاه خاصی پیدا کرد. دوبلورهای جوان تحت آزمایش‌ها و آموزش‌های سفت و سختی قرار می‌گرفتند. مرحوم راستکار چنین خاطره‌ای دارد: دو صفحه دیالوگ خود را در دو زمان کاری ـ یعنی هشت ساعت! ـ باید می‌گفتم. ابتدا چهار ساعت گفتم ولی حاصل کار خوب نشد.

این در حالی بود که ایرج دوستدار و مهین معاون‌زاده در دو طرف من نشسته بودند و هر کدام فقط یک جمله دیالوگ داشتند و من خیلی خجالت کشیدم که دو دوبلور حرفه‌ای را در کنارم نشانده‌اند ولی من نمی‌توانستم دیالوگ‌ها را بگویم!» (همان منبع) در نظر داشته باشند که در آن زمان، استودیوی ضبط از ابتدایی‌ترین وسایل رفاهی مثل کولر یا بخاری محروم بود.

دوبلورها مجبور بودند در سرمای زیر صفر یا گرمای بالای 38 درجه ساعت‌ها کار کنند! بالاخره نتیجه این شد که خانم راستکار باید به خانه می‌رفت و همه دیالوگ‌ها را حفظ می‌کرد و از بر می‌گفت! با این همه، خصلت‌های انسانی، سختکوشی و پیگیری مدیران دوبلاژ در پیش‌بردن آموزش‌ها و راه انداختن دوبلورهای جوان بسیار موثر بود. چنان که خانم راستکار می‌گوید: «رضایی خیلی سختگیر و لطیف‌پور (از پیشکسوتان دوبله در ایران و متولد 1311 ش) هم از کسانی بود که ابتدا گفتن یک جمله را به عهده گوینده می‌گذشت و بتدریج کار گوینده را افزایش می‌داد و به این ترتیب، گوینده هنگام دوبله نمی‌ترسید». ( همان منبع)

این توضیح را در پرانتز فرض کنید، مجال این نوشته، اجازه نمی‌دهد و شاید بهتر باشد که فرصت مستقلی برای ادای حق مدیران دوبلاژ ایران اختصاص یابد. همین که یادی کنیم از مرحوم علی کسمایی (1391 ـ 1294 ش) که از او به عنوان پدر دوبله ایران یاد شده است. او در طول بیش از 30 سال فعالیت خود در عرصه دوبله و مدیریت دوبلاژ نه تنها شاگردان بسیار قابلی تربیت کرد، بلکه در کار خود به نوعی صاحب سبک به شمار می‌رفت. مرحوم کسمایی علاوه بر دوبله، فیلمنامه هم می‌نوشت و کارگردانی می‌کرد و جالب اینجاست که در اصل، دانش آموخته رشته حقوق بود و پروانه وکالت داشت.

ظرافت‌های دوبله

از سال 1347 شمسی که تلویزیون ملی ایران راه افتاد، واحد دوبلاژ سیما نیز افتتاح شد. تاریخچه این واحد بسیار قابل توجه است. گروهی از بنام‌ترین دوبلورهای فارسی در طول 50 سال در این واحد فعال بوده‌اند و آثاری به یادماندنی خلق کرده‌اند. بله! خلق کرده‌اند! این فعل را از این جهت به کار می‌برم که کار صداگذاری در ایران از جهاتی با تمام مشاغل مشابه در جهان متفاوت است.

مراحل دوبله به این صورت است که پس از انتخاب فیلم و ترجمه دقیق دیالوگ‌ها و تطبیق چندباره با متن، فیلم به مدیر دوبلاژ سپرده می‌شود و مدیر دوبلاژ روی متن کار می‌کند. مثلا در گویش انگلیسی عبارات و اصطلاحات زیادی است که برای مخاطب ایرانی نامفهوم است. مدیر دوبلاژ به جای این جملات با رعایت امانت معادل فارسی می‌نشاند.

در مواردی از ضرب‌المثل‌های فارسی استفاده می‌کند و خلاصه با دیالوگ‌ها کاری می‌کند که مؤلف کلیله و دمنه با متن «پنجه تنتره» کرد! به عبارت بهتر آن را بازتولید می‌کند. نگارنده با تعداد زیادی از مدیران دوبلاژ آشناست و بارها از احاطه آنها به دقت‌های زبان فارسی شگفت‌زده شده است. در تاریخچه دوبله آثاری داریم که در رعایت امانت مثال زدنی هستند.

فیلم «اشک‌ها و لبخندها» به کارگردانی رابرت وایز در سال 1345 با مدیریت مرحوم کسمایی دوبله شد. در جریان دوبله این فیلم تمام ترانه‌های فیلم (بجز آواز اول و آخر فیلم) به زبان فارسی بازنویسی و اجرا شد! این اتفاق درباره فیلم‌های «مری پاپینز» (رابرت استیونسون / 1964) و « بانوی زیبای من » (جورج کیوکر / 1964) نیز افتاده است.

اکنون هنر دوبله به حیات خود ادامه می‌دهد هر چند ضبط مغناطیسی و دیجیتال، دشواری کار دوبلورها را از بین برده و جالب اینجاست که پیشکسوتان دوبله و قدیمی‌های این حرفه معتقدند کیفیت دوبله نیز کمی کاهش پیدا کرده است. اگر این گفته را بپذیریم علت آن جز غلبه کمیت بر کیفیت نیست، زیرا دوبلورهای ما باید همزمان به شبکه‌های متعدد تلویزیونی سرویس بدهند. به این مبحث باید در فرصتی کامل‌تر پرداخته شود.

*‌ اولین دیالوگی که مرحوم راستکار در یک فیلم لهستانی ادا کرد.

 

گذری بر تاریخ دوبله در جهان

 

دوبله به معنای آن است که دیالوگ‌های اصلی یک فیلم دوباره و در قالب دیالوگ‌هایی به زبانی که دوبلورهای کشور واردکننده فیلم دوبله کرده‌اند، ضبط شوند آنهم در حالی که موسیقی اصلی فیلم و تاثیرات آوایی آن کماکان به جای خود باقی می‌ماند.

از لحاظ تاریخی دوبله نخستین تکنیکی نبود که برای انتقال زبان به کار گرفته شد بلکه در ابتدا نسخه اصلی فیلم خارجی با زبان اصلی ترجیح داده می‌شد و فیلم‌ها به همان روالی که بازیگران خارجی در آن صحبت می‌کردند پخش می‌شدند. بعدها فرآیند دوبله و زیرنویس کردن فیلم‌های خارجی باب شد و با فرآیند دوبله درک فیلم توسط مخاطبان کشور واردکننده آن آسان‌تر می‌شد.

گفته می‌شود دوبله در اوایل دهه ۱۹۳۰ و با هدف غلبه‌کردن بر مشکلی پدید آمد که بسیاری از بازارهای اروپایی با آن مواجه بودند و آن معضلات موجود بر سر راه تجاری‌سازی فیلم‌های صداداری بود که حاوی دیالوگ‌ بودند.

در پایان سال ۱۹۳۲ یعنی زمانی که فیلم‌های ناطق در حال شکستن بازارهای جهانی بودند، اروپا با معضلاتی چون تجربه کردن رژیم‌های خودکامه و فاشیست دست و پنجه نرم می‌کرد. دولت‌های خودکانه آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی از دیالوگ‌های موجود در فیلم‌ها وحشت داشتند چون چنین دیالوگ‌هایی ایده‌ها و ایدئولوژی‌هایی را مطرح می‌کردند که مخالف رهبران این حکومت‌ها بودند. این دیالوگ‌ها می‌توانستند در اختیار توده کم سواد مردم قرار گیرند و چنین موضوعی خطرناک بود.

 این امر مشکلاتی را برای صنعت فیلم آمریکا ایجاد کرد چون بسیاری از کشورهای اروپایی قوانینی علیه هر نوع مولفه خارجی وضع کرده بودند بنابراین با وجود رژیم‌هایی مانند هیتلر در آلمان فاشیستی، دوبله تنها راه حل ممکن برای دور زدن این قوانین بود.

با وجود این که دوبله فیلتری برای سانسور محسوب می‌شد ولی در مسیر خود بر مخاطبان تاثیر گذاشت و به سرعت به ابزاری سودمند برای گسترش فرهنگ‌های مختلف تبدیل شد به طوری که در کشوری مانند ایتالیا، دوبله تاثیر قابل توجهی بر گسترش زبان‌ ایتالیایی استاندارد داشت.

هنر دوبله ابزاری کارآمد در انتقال زبان و فرهنگ بود و غول‌های فیلمسازی در آمریکا به سرعت به پتانسیل بالای این ابزار انتقال فرهنگی پی بردند و شروع به بهره‌برداری از آن جهت صادرکردن فیلم‌هایشان به خارج از این کشور کردند. آن‌ها همچنین از دوبله برای ممانعت کردن از ورود فیلم‌های وارداتی به ایالات متحده استفاده کردند. بنابراین موفقیت فوق العاده فیلم‌های آمریکایی در طول سال‌ها صرفا به دلیل سرمایه‌گذاری‌های پربازده در کیفیت و ویژگی‌های زیبایی‌شناختی آن‌ها نبود بلکه تا حد زیادی به دلیل بهره بردن سازندگانشان از استراتژی‌های دقیق بازاریابی و دوبله کردن تمامی فیلم‌های آمریکایی بود که به سرعت به بازارهای خارجی هم صادر می شدند. همچنین همان طور که ذکر شد ممانعت‌کردن هوشمندانه آمریکایی‌ها از دوبله‌شدن فیلم‌های وارداتی نقش مهمی را در این موفقیت ایفا می‌کرد.

در دوران اولیه صدا و پیش از باب شدن زیرنویس و هنر دوبله، یک فیلم به چند زبان پخش می‌شد تا مخاطبان بین‌المللی را به سمت خود جلب کند. به طور مثال، پس از پخش‌شدن نسخه انگلیسی «دراکولا» در سال ۱۹۳۱، این فیلم با نسخه اسپانیایی به همراه کارگردانی متفاوت و هنرپیشه‌های اسپانیایی هم پخش شد اما این کار هزینه‌بر بود. در این میان، شرکت آمریکایی «پارامونت پیکچرز» در سال ۱۹۳۰ استودیویی عظیم را در حومه بخشJoinville  در شهر پاریس تاسیس کرد تا فیلم‌های چندزبانه را در حجم انبوه تولید کند.

سایر استودیوهای عظیم آمریکایی نیز از این کار تبعیت و شروع به تولید فیلم‌هایی حتی به پانزده زبان جداگانه کردند. با این حال در سال ۱۹۳۱ تکنیک دوبله تا حد زیادی کامل شده بود و جایگزین تولید چندزبانه فیلم شد. به دنبال آن، بخش Joinville هم به یک مرکز دوبله برای سراسر اروپا تبدیل شد. در ابتدای ظهور دوبله در اروپا، مخاطبان احساس می‌کردند هنرپیشه‌ها طبیعی نیستند و حرکات بدن آن‌ها متفاوت از صداهایشان است اما این مشکل فروکش کرد و دوبله به صنعتی ارزشمند در سراسر این قاره تبدیل شد.

از سال ۱۹۳۲ دنیا به کشورهایی تقسیم شد که طرفدار دوبله بودند یا این که از آن تنفر داشتند و زیرنویس فیلم‌ها را می‌پسندیدند و  این ترجیحات عمیقا ریشه در عادات ملی داشتند. در این میان ژاپن زیرنویس کردن فیلم را ترجیح می‌داد گرچه دوبله برای این کشور پرجمعیت از لحاظ اقتصادی به صرفه‌تر بود. از طرف دیگر در تعدادی از کشورها علاقه به دوبله تحت ملاحظات ملی‌گرایانه قرار داشت. زیرنویس کردن نشانه‌ای مداوم برای تماشاچی است که بین کشور تولیدکننده فیلم و کشور واردکننده آن گسست وجود دارد اما این نشانه در دوبله محو می‌شود.  دوبله پذیرش فرهنگی را آسان‌تر می‌کند و این امر همراه با اشاعه بین‌المللی فیلم‌ها صورت می‌گیرد زیرا فرهنگ نه تنها از طریق صدا بلکه از طریق تصاویر نیز منتقل می‌شود.

در ایران، پیش از سال ۱۹۳۱ (۱۳۱۰) منابع اصلی فیلم‌های بلند که در سینماهای کشورمان به نمایش گذاشته شدند، عموما فیلم‌های صامت بودند که از ایالات متحده، فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورها وارد می‌شدند. فیلم‌های صدادار فقط معدود سال‌هایی پس از اختراع آن‌ها در دنیای غرب یعنی اواخر سال ۱۹۳۰ وارد ایران شدند.

در ابتدا سالن‌های سینما در ایران از یک مترجم استفاده می‌کردند که هنگام نمایش قصه را با صدای بلند برای تماشاگران تعریف می‌کرد اما پس از آن رویه دیگری در پیش گرفته شد و پس از چند دقیقه‌ای که از نمایش فیلم می‌گذشت، نوشته‌ای روی پرده ظاهر می‌شد و خلاصه آن‌ چه گذشته بود، در چند جمله به زبان فارسی گفته می‌شد.

پس از سال ۱۹۳۰، واردات تمامی فیلم‌ها به دلیل موقعیت اقتصادی عمومی جهانی (تا زمان جنگ جهانی دوم) کاهش یافت. با این حال، با کمبود فیلم‌های جدید، علاقه به سینما نزد ایرانیان کاهش نیافت و رفتن به سینما و تماشای فیلم در سراسر کشور به صورت باثباتی افزایش یافت. چنانچه موقعیت اقتصادی آن زمان اجازه وارد کردن فیلم‌های جدید را نمی‌داد، در عوض تعدادی از ایرانی‌ها را ترغیب کرد که بین سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۷ علی رغم وجود امکانات ناکافی و محدودیت‌های اجتماعی، شروع به ساختن فیلم‌های بلند کنند.

با این حال، تعداد فیلم‌های تولیدشده ایرانی در این برهه زمانی به اندازه‌ای نبود که تغییر مهمی در واردات فیلم‌های خارجی ایجاد کند. در این جا مالکان سینماها مجبور بودند برای پر کردن برنامه‌هایشان به آن سوی مرزها چشم بدوزند. بین سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فیلم‌های آمریکایی در ایران محبوبیتشان را حفظ کردند و فیلم های آلمانی وارداتی بیش از واردات فیلم‌های فرانسوی بودند چون به دست آوردن آن‌ها آسان‌تر بود.

نخستین کسی که پیشگام دوبله در ایرانی شد، اسماعیل کوشان بود که در سال ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) فیلم فرانسوی «نخستین وعده دیدار» ساخته هانری دو کوئن را در استودیویی در ترکیه به زبان فارسی دوبله کرد و نام آن را برای پخش در ایران «دختر فراری» گذاشت. در آن سال‌ها هنر دوبله در ترکیه متداول بود و این کشور استودیوهای دوبله تخصصی و مجهزی در اختیار داشت. همچنین به دلیل محدودیت‌های فنی دوبله فارسی تعدادی از فیلم‌های خارجی در کشورهای ایتالیا، ترکیه و آلمان انجام می‌شد. در ایران، دوبله‌کردن فیلم‌های خارجی تا حد زیادی کاتالیزوری برای ارتقای کیفیت هنری و تکنیکی تولید فیلم و در نتیجه انتظارات مخاطبان ایرانی بود.

در سال ۱۹۴۶ تعدادی از صاحبان فن و سرمایه‌گذاران نخستین استودیوی دوبله در تهران به نام «ایران نو فیلم» را تاسیس کردند. در ابتدا این استودیو به مشکلات مدیریتی و فنی زیادی دست به گریبان بود اما در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک استودیوی تولیدی و دوبله سازمان دهی شده مطرح شد.

موفقیت کلی فیلم‌های دوبله‌شدن آغازین در ایران موجب شد استودیوهای دوبله جدیدی از علاقه عموم به فیلم‌های خارجی دوبله‌شده به زبان فارسی نهایت استفاده را ببرند. در نتیجه، استودیوی آریافیلم در سال ۱۹۴۹، استودیوی دیانافیلم در سال ۱۹۵۰، استودیوی عصر طلایی در سال ۱۹۵۱، استودیوی ایران فیلم در سال ۱۹۵۳، استودیوی داریوش فیلم در سال ۱۹۵۳ و استودیوی سانترال در سال ۱۹۵۴ تاسیس شدند. در این بین، استودیوی سانترال تحت مدیریت سیف الله کامرانی به یک مکان کلیدی برای دوبله فیلم تبدیل شد و این استودیو نیروی کاری ماهری را گرد هم آورد و فیلم‌هایی مانند «رویای شیرین» ساخت رنه کلر فرانسوی را به فارسی دوبله کرد.

به جز یک استثنا تمامی این استودیوها در تهران بودند و این استثنا استودیوی داریوش فیلم بود که در ایتالیا مستقر بود و رئیس آن یک ایرانی ارمنی به نام آلکس آقابابیان بود که در دوبله فیلم‌های ایتالیایی به فارسی متخصص بود. در آن زمان دوبله در ایتالیا صنعت پیشرفته‌ای به شمار می‌آمد و آقابابیان در نخستین تلاشش در دوبله فیلم «سرگذشت فریدون بینوا»، نه تنها دیالوگ‌های ایتالیایی را به فارسی ترجمه کرد بلکه به اسامی شخصیت‌ها مانند شخصیت عنوان فیلم رنگ و بوی ایرانی داد.

پخش این فیلم در اکتبر سال ۱۹۵۲ در سینما دیانای تهران آغاز شد و اکرانی بسیار موفق داشت. استودیوی داریوش فیلم و دیگر استودیوهای ایتالیایی جبهه دومی برای دوبله فیلم خلق کردند و نه تنها فیلم‌های ایتالیایی بلکه فیلم‌های خارجی دیگری را نیز دوبله کردند و در این زمینه از استعدادهای ایرانی بهره می‌بردند. این جبهه ایتالیایی با جبهه دوبله فیلم در تهران رقابت می‌کرد و اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ از احترام خاصی نزد اهالی سینما و مخاطبان برخوردار بود. طی سال‌های بعد، افراد دیگری تلاش کردند فیلم‌های منطقه‌ای محبوب در ایران را دوبله کنند و فیلم‌های هندی در هند و فیلم‌های عربی در مصر دوبله شدند که این تلاش‌ها توفیق چندانی حاصل نکردند.

از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) که تلویزیون ملی ایران راه‌اندازی شد، واحد دوبله سیما نیز افتتاح شد. معمولا توزیع‌کنندگان فیلم‌ها  درباره دوبله آن‌ها با استودیوهای متخصص در امر دوبله قراردادی می‌بندند و یک مدیر دوبلاژ متن دوبله را به همراه یک مترجم آماده می‌کند و در یک استودیوی مجهز بر فرآیند کار دوبله فیلم نظارت می‌کند. در این جا چالش اصلی تهیه کردن متن دوبله و ضبط کردن دیالوگ‌ها به شیوه‌ای است که بازی بصری و محتوای دیالوگ‌های اصلی به زبان مقصد منتقل شود. فرآیند دوبله می‌تواند مدت طولانی زمان ببرد اما به طور متوسط، دوبله‌کردن یک فیلم بلند ۹۰ دقیقه‌ای، یک هفته زمان می‌‍ برد.

دوبله در ایران سابقه‌ای طولانی دارد و این صنعت با دوبله کردن فیلم‌ها و سریال‌های خارجی به زبان فارسی شروع شد اما در حال حاضر بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی برای جذب مخاطبان بین‌المللی به زبان‌های خارجی دوبله می‌شوند.

منابع:

Movie History: A Survey: Second Edition By Douglas Gomery, Clara Pafort-Overduin

The History of Film edited by Nicholas Croce

The Oxford History of World Cinema By Geoffrey Nowell-Smith

A Social History of Iranian Cinema, Volume ۲: The Industrializing Years By Hamid Naficy

http://www.lib.washington.edu/neareast/cinemaofiran/intro.htm